انتخاب رویداد
گرم بخوان سرود زمستان را
افسانه ها نوشته اند که برای هر فصل سرودی هست از جنس روز هایش، از جنس احوالات مردمانش، که می خواهند لحظه ها را تا عمقشان بچشند یا می شمارند لحظه ها را به امید روزهایی بهتر.
عجیب آنکه گرم ترین این سرود ها سرود زمستان است. سرودی که پیشواز بهار است،بشارت زندگی است و می گذراند لحظه های سرد و سفید زمستان را، باید هم گرم خوانده شود.
که امید در روزنههای باریک و شکنندهی نور، معنا دارد و حیات سر از نقیض خود بلند می کند، همچنان که بهار از زمستان نیرو می گیرد.
اگر اجداد قبیله نشین انسان سرود زمستان را نمی خواندند و سر به گریبان خود فرو می بردند، چه بسا امروز همه ی فصل ها زمستان بود و بس. پس زمستان را هم باید زندگی کرد، زمستان را هم باید سفر کرد و شمرد لحظه هایش را تا بهار و خواند سرودش را با امید.
گرم بخوان سرود زمستان را
عجیب آنکه گرم ترین این سرود ها سرود زمستان است. سرودی که پیشواز بهار است،بشارت زندگی است و می گذراند لحظه های سرد و سفید زمستان را، باید هم گرم خوانده شود.
که امید در روزنههای باریک و شکنندهی نور، معنا دارد و حیات سر از نقیض خود بلند می کند، همچنان که بهار از زمستان نیرو می گیرد.
اگر اجداد قبیله نشین انسان سرود زمستان را نمی خواندند و سر به گریبان خود فرو می بردند، چه بسا امروز همه ی فصل ها زمستان بود و بس. پس زمستان را هم باید زندگی کرد، زمستان را هم باید سفر کرد و شمرد لحظه هایش را تا بهار و خواند سرودش را با امید.
گرم بخوان سرود زمستان را